دنیا اسکندر زاده

Donya Eskandarzadeh

سلام و مهر. فرا رسیدن هجدهم تیرماه، روز ادبیات کودک و نوجوان و روز بزرگداشت نویسندۀ توانای کودک و نوجوان، استاد مهدی آذریزدی را خدمت همۀ نویسندگان و دوستداران ادبیات تبریک عرض می کنم. دنیا اسکندرزاده هستم. دختر فروردینم و درشانزدهمین روز از فروردین دلربای سال 1384 به دنیا آمدم.
از پنج سالگی خواندن و نوشتن را آموختم و در معیت مادرم با دنیای کتاب و نوشتن آشنا شدم. اولین قدمها با کفشهای سوت سوتکی ام را در راه کتابخانه برداشتم. کتاب می خواندم و خیال پردازی را دوست داشتم. گاهی پایان قصه های توی کتابها را تغییر می دادم و در ذهنم آنها را طور دیگری می نوشتم. تا کلاس سوم دبستان، نوشتنم به انشاهای مدرسه خلاصه می شد اما بعد از آن، وقتی در مسابقۀ نامه ای به حضرت رقیه و هشتمین خورشید ولایت برگزیده شدم، اطرافیانم فهمیدند که قلمم حرفی برای گفتن دارد. با حمایت مادرم و معلم پرورشی مدرسه، به مرور در مسابقات داستان نویسی شرکت کردم و در ردۀ سنی کودک و نوجوان حائز رتبۀ برتر شدم. اکثرتابستانها با شرکت در کلاسهای داستان نویسی مجازی و حضوری، از دانش استادان این رشتۀ ادبی از جمله استاد راضیه تجار و استاد درخشنده بهره مند شدم و قلمم را تقویت کردم. در دورۀ دبیرستان، متوجه شدم که به اجرا و تهیۀ کلیپ و پادکست هم علاقه مندم. خود را در این میدان هم محک زدم و در مسابقات مجری گری تهران برگزیده شدم. پادکست ها و ویدئوکست هایم نیز به مذاق مسئولان آموزش و پرورش و شهرداری خوش آمد و چند کار مناسبتی برای شهرداری تولید و پخش کردم. چند دکلمه در برنامۀ قهرمان من که در ایام سوگواری سردار دلها از شبکۀ پویا پخش می شد اجرا کردم و مدتی در اخبار بخش نوجوان رادیو فرهنگ، خبرهای مربوط به نوجوانان را می خواندم. در کنار همۀ این فعالیت ها، داستان را ویژه تر ادامه دادم. ماحصل تلاشم در عرصۀ داستان نویسی برگزیده شدن به عنوان نوجوان برتر تهران وبیش از هفتاد رتبه در جشنواره های بین المللی، ملی، استانی و منطقه ای است که در رزومه به برخی از آنهااشاره می کنم.
کتاب همسایه(برگزیدۀ اولین جشنواره شهر من اصفهان)، کتاب کفشهایی با پاپیون قرمز(برگزیدۀ جشنوارۀ خاتم) و کتاب بزبز قندی(برگزیدۀ چهارمین جشنوارۀ شهر من) از من به چاپ رسیده است. در حال حاضر دانشجوی ترم دوم رشتۀ مهندسی فناوری اطلاعات هستم اما هنوز در عرصۀ نویسندگی خود را نوقلم می دانم و تشنۀ آموختن. سپاس از نگاه مهربانتان.

Scroll to Top